خلاصه کارگاه روان شناسی روانکاوی از نگاه فروید

در یکی از کارگاه های روانشناسی برای عموم که در آن شرکت کرده بودم ، مطالبی را درباره فروید و نظریه روانکاوری آموختم که بد نمی بینم برخی از مهم ترین نکات این کارگاه  روانشناسی را با هم مرور کنیم :

مفاهیم و کلید واژه های اصلی نظریه روانکاوری فروید که در این کارگاه روان شناسی آموختم

روان کاوی : نامی است که به نظریه فروید و روش درمانی وی می گویند.

روان پویایی :اساس روانکاوی کلاسیک فرویدی ، روان پویایی است که شیوه شکل گیری ، رشد و انطباق شخصیت را ترسیم میکند. پویایی یعنی نیروهایی در انسان وجود دارند که با هم در تضاد یا در تعامل هستند و موجب شکل گیری رفتار ، تفکرات و حالات هیجانی شخص می شوند. نکته مهم در این مسئله این است که این نیروها ممکن است در خودآگاه یا ناخود آگاه ما باشند ، یعنی در سطوح متفاوتی از آگاهی عمل میکنند.

لیبیدو و نیروگذاری روانی : لیبیدو انرژی شخصیت است و به معنای من میل دارم نیز به کار می رود. به عبارت بهتر لیبیدو تامین کننده انرژی برای فعالیت هایی چون تفکر ، ادراک ، حافظه ، تجسم ، میل جنسی و پرخاشگری می باشد. در واقع کار لیبیدو این است که مدام در حال تغییر و حرکت است و با نیرو گذاری روانی خودش را باز توزیع میکند. در واقع لیبیدو با چسبیدن به بخش هایی از شخصیت انسان ، یا به یک شی خاص یا حتی یک خاطره به آن انرژی میدهد. مهم این است که هرچقدر به یک بخش لیبیدو بیشتری اختصاص داده شود ، انرژی کمتری به بخش های دیگر میرسد. نگاه فروید ، نگاه تنش کاهشی است ، یعنی هر چه قدر بیشتر لیبیدو روی هم انباشته شود ، ناراحتی بیشتر ایجاد می شود و آزاد شدن آن باعث ایجاد احساس لذت می شود. مثلا هر چه طفل گرسنه تر می شود ، تنش بیشتری روی هم انباشته می شود ، و در نهایت با خوردن غذا ، تخلیه انرژی صورت می گیرد که با احساس لذت همراه است.

سطوح هشیاری

مطلب دیگری که در این کارگاه روان شناسی بسیار مهم و جذاب یافتم ، بحث سطوح هشیاری بود.  فروید معتقد بود آگاهی انسان سه سطح دارد (هشیاری – نیمه هشیاری – ناهشیاری* ذهن هشیار حاوی موادی است که در آگاهی فعلی و حال حاضر موجودند. برای مثال میدانید که هم اکنون در حال خواندن این کلمات هستید. ذهن نیمه هشیار ، حاوی چیزهایی است که آنها را به طور ارادی وارد هشیاری خود میکنید. برای نمونه ، جواب «ماشین تان را کجا پارک کردید؟» و یا «نام معلم محبوبتان چیست؟» دو جواب نیمه هشیار به حساب می آیند. ذهن ناهشیار هم حاوی افکار ، احساسات ، خاطرات ، آرزوها و تکانه هایی است که بر آنها وقوف ندارید و نمی توانیم آنها را به طور ارادی وارد هشیاری کنیم ، افکار و احساساتی که به شکل عمیقی واپس رانی شده اند و در برابر ورود به هشیاری مقاومت می کنند. کلمه واپس رانی معنایی پیچیده دارد که در جلو تر به آن بیشتر می پردازیم. نکته مهم در مورد ناهشیاری این است که وقتی مواد ناهشیار می خواهند به سطح بیایند و رو شوند ، شخص احساس تهدید می کند و ایگو با مقاومت در برابر وقوف بر این موارد و توسل به دفاع های انطباقی از خودش دفاع میکند.

منبع: omidanacademy